سه شنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۳ - ساعت ۱۴:۱۸

گزیده سخنرانی جلسه اول

گزیده ای از سخنرانی حجت الاسلام حاج احمد پناهیان در اولین شب مراسم ایام فاطمیه با موضوع صدق فاطمی - سه شنبه شب 92/12/20 - مقتل الشهدای فاطمیه (سلام الله علیها)

 

 

 

صدق فاطمی، جلسه اول

 

 

 

اطاعت‏ پذیری از ولی؛ عامل حفظ ایمان

 

 

 

در این چند شب اگر خدای متعال توفیق دهد یک خورده عمیق‏تر حماسه و شهادت مظلومانه را بررسی کنیم و آثار و انگیزه های حماسه و شهادت حضرتشان را مورد کنکاش قرار دهیم. اینگونه نبود که در یک شرایط تحمیلی قرار بگیرد حضرت، می‏دانست که اینها اهل چنین برخوردهایی هستند اما وارد مبارزه شد عالماً؛ بصیر وارد مبارزه شد و در این راه هم به شهادت رسید.

 

 

 

یک شخصی تکبیری گفت، رسول خدا فرمود بابت این الله اکبری که گفتی خدای متعال برای تو درختی را برای تو در بهشت کاشت، این درخت برای تو در بهشت میوه خواهد داد. آن صحابه رسول الله خیلی خوشحال شد و گفت که خیلی خوب است اگر اینگونه باشد ما الان باغهایی داریم و اوضایمان در آن طرف خیلی خوب است. پیغمبر اکرم در پاسخ این آیه کریمه را گفتند: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ لا تُبْطِلُوا أَعْمالَکُم»‏ [1] ببینید این شخص جزو اصحاب رسول خداست، جزو جبهه کفر نیست. بعضی از این آیات سوره مبارکه محمد مستقیماً به جبهه کفر برمی گردد، بعضی از آیات این سوره مبارکه فقط به مشرکین و کفار برنمی گردد؛ مثل این آیه کریمه. جبهه مواجهه با اهل حق می تواند یک کفر و فسق علنی باشد، می تواند در جبهه خودی باشد ولی همان مسیر کافر حربی را پیش برود و مقوّم و مؤیّد و مکمل او باشد.

 

 

 

آسیبی که ما دیدیم در صدر اسلام و آن روزهای بحران‏زای بعد از شهادت رسول اکرم از این ناحیه بیشتر بود. آن موقع بله یک تلاطمی هم در مرزها ایجاد شد و پیغمبر لشکر هم فرستادند ولی آنها عملاً نمی‏توانستند کار را پیش ببرند و نبردند. قوام حکومت اسلامی بالاخره حفظ شد، درست است با آن جریان انحرافی‏ای که در آن ایجاد شد اما اصل حاکمیت از بین نرفت با حماسه حضرت زهرا و صبر امیرالمؤمنین. اینجا پیغمبر اکرم به این صحابه شان فرمودند که بله اگر ما یک تکبیر بگوییم یا ثوابی انجام بدهیم درخت کاشته می شود ولی به شرط اینکه بعد از آن آتش نفرستیم و تمام این درختان را خودمان بسوزانیم«لَکِنْ إِیَّاکُمْ أَنْ تُرْسِلُوا عَلَیْهَا نَاراً فَتُحْرِقُوهَا[2]» آن آتشی که می‏آید و همه اعمال ما را از بین می‏برد چیست؟ یعنی در واقع شرط گذاشتند که کافر نشویم؟ نه پیغمبر اکرم به صحابه خودش نمی‏گوید که درختهای تو هست به شرط اینکه کافر نشوی! نه بلکه این است «أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُول[3]» جریان جریانِ اطاعت و ولایت است. ببینید حساسیت این امر چقدر زیاد است، از یک طرف مستقیم جبهه کفر نیست کسی که نپذیرفته است حاکمیت علی(علیه‏السلام) را ولی اثر عملی که انجام داده است بطلان همه اعمالش است، عدم اطاعت او. همچنین که امیرالمؤمنین را نپذیرفت، ولایت و حاکمیت رسول خدا را، امر خدا را در این فضای مدیریت جامعه اسلامی نپذیرفت، مثل آتشی است که آدم به اعمالش بزند و دیگر هیچ چیزی هم نماند.

 

 

 

 

 

 

 

اطاعت‏ پذیری از ولی؛ مرز بین کفر و ایمان

 

 

 

آیه بعدی خیلی آیه سخت تری است، «إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُواْ وَ صَدُّواْ عَن سَبِیلِ اللَّهِ ثمُ‏َّ مَاتُواْ وَ هُمْ کُفَّارٌ فَلَن یَغْفِرَ اللَّهُ لهَُم[4]»خدای متعال می‏رود اینها را از زمره کفار سدّ کننده عن سبیل الله قرار می‏دهد. اگر کسی سر باز زد از حاکمیت امام حق می‏رود و می‏رسد به جایی که خودش می‏شود مانع حاکمیت حق، می‏شود کافری که خدای متعال مطلقاً نمی‏بخشد او را، توبه هم برای او فایده ندارد. اتفاقی که در صدر اسلام افتاد یک اتفاق هولناک این چنینی بود، بحث کفر و ایمان در بین بود. از یک طرف نپذیرفتن و اطاعت نکردن رسول خدا اینها را به کفر مطلق می‏رساند. از سوی دیگر خب یا امیرالمؤمنین و یا حضرت زهرا تکلیف را که خدا تعیین کرده است و اینها هم که سرباز زدند و ولایت علی علیه السلام را به هر دلیلی نپذیرفتند، بگذار خدا اینها را ببرد جهنم و تماما بشود و برود و کفر قطعی بشود. یعنی یک گام تا آن کفر مطلق این امت پیغمبر اکرم مانده است، این یک ذره امیدی هم که هست تا اینها برگردند و اطاعت کنند و زمینه هدایت خودشان را فراهم کنند، این یک ذره امید باعث می‏شود که حضرت زهرا به میدان بیاید. اطاعت نکردن پیغمبر اکرم و امیرالمؤمنین، ولایت مدار نشدن طبق این آیات قرآن، کار را می‏رساند به «صَدُّواْ عَن سَبِیلِ اللَّهِ» کردن. اینها را باید یک کسی به خود بیاورد، وقتی پیغمبر اکرم می‏فرماید این کار را نکن و مواظب باش که از فرمان ولیّ امر خودت  سرباز نزنی یعنی چه؟ یعنی امیدی است به اصلاح او، امیدی است به اینکه اینها راه را برگردند، یک هشدار و انذار و بیدار باش است. این جهاد خیلی جهاد مشکلی است، این مبارزه خیلی مبارزه دشواری است، چرا اینها نمی‏پذیرند؟

 

 

 

 

 

 

 

دل مردگی و کراهت قلبی؛ علت اطاعت ناپذیری از ولی

 

 

 

در آیات دیگر آمده است که علت سرباز زدن از این اطاعت کراهت آنهاست. « ذلِکَ بِأَنَّهُمْ قالُوا لِلَّذینَ کَرِهُوا ما نَزَّلَ اللَّهُ سَنُطیعُکُمْ فی‏ بَعْضِ الْأَمْرِ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ إِسْرارَهُم[5] » دو آیه قبل می فرماید « أَ فَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْءَانَ أَمْ عَلىَ‏ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا[6] ». همین آیه ای که حضرت زهرا سلام الله علیها برای مهاجرین و انصار و حزب الهی‏ها و رزمندها و شیعیان و پیروان رسول خدا فرمود. می‏فرماید: «إِنَّ الَّذِینَ ارْتَدُّواْ عَلىَ أَدْبَارِهِم مِّن بَعْدِ مَا تَبَینَ‏َ لَهُمُ الْهُدَى  الشَّیْطَانُ سَوَّلَ لَهُمْ وَ أَمْلىَ‏ لَهُم ذلِکَ بِأَنَّهُمْ قالُوا لِلَّذینَ کَرِهُوا ما نَزَّلَ اللَّهُ سَنُطیعُکُمْ فی‏ بَعْضِ الْأَمْرِ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ إِسْرارَهُم[7] »  اینها یک کراهت باطنی‏ای درونشان ایجاد شده است نسبت به پذیرش حق، این را باید برطرف کرد. برطرف کردن این کار باطنی کار سختی است.

 

 

 

 

 

 

 

حفظ اصل اسلام؛ از اوجب واجبات

 

 

 

می‏گویند که آقا مگر ما چه کار داریم، بگذارید هر کسی که دلش با علی نیست برود جهنم؟! خب اگر این‏گونه بشود که دیگر از اسلام اثری نمی‏ماند چون اسلام وقتی می‏ماند که در فضای حاکمیت اسلامی این احکامش پیاده بشود. فضای حاکمیت اسلامی اگر از بین برود و همه شدند کافر و جهنمی دیگر چه حکومت اسلامی‏ای است، بعد هم دیگر چه اسلامی؟ نه فقط از سر دلسوزی نسبت به اینهایی که کافر قطعی نشده‏اند، منحرف شده‏اند حضرت بخواهند مقاومت کنند، نه فقط به خاطر امر شخصی بلکه به خاطر اینکه اصل اسلام باید حفظ شود. الان یک ظاهر حکومت اسلامی وجود دارد، اگر این ظاهر حکومت اسلامی از بین برود اصل اسلام از بین رفته است، برای حفظ اصل این حکومت اسلامی حضرت علی از اصلی‏ترین حق عالم امکان که حق امامت و ولایت اوست صرف نظر می‏کند. حضرت زهرا سلام الله علیها با تمام وجود می آید در میدان احقاق حق می کند و جان عزیزش را هم فدا می کند. برای چه چیزی می خواهد احقاق حق کند؟ می خواهد نتیجه بگیرد، مگر می شود از این جامعه نتیجه گرفت؟ بله حضرت زهرا گرفت، همین الان ما دور هم نشسته ایم و می گوییم که حق این است و باطل آن است. اینها نتیجه مجاهدتهای حضرت زهرا سلام الله علیهاست. همین الان ما داریم می گوییم حق با علی است.

 

 

 

 

 

 

 

اختلاف شخصی و قبیله ای یا تلاش برای اقامه اسلام؟!

 

 

 

چند تا روایت می خوانم تا بحث روشن تر بشود؛ « فَوَّضَ إِلَیْهِ أَمْرَ الدِّینِ وَ الْأُمَّةِ لِیَسُوسَ عِبَادَهُ فَقَالَ عَزَّ وَ جَلَّ- ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص کَانَ مُسَدَّداً مُوَفَّقاً مُؤَیَّداً بِرُوحِ الْقُدُسِ لَا یَزِلُّ وَ لَا یُخْطِئُ فِی شَیْ‏ءٍ مِمَّا یَسُوسُ بِهِ الْخَلْق‏[8] ». امام صادق علیه السلام فرمود در این روایت شریف امر دین و دنیای مردم را خدا سپرد به پیغمبر اکرم. او را هم موفق و مؤید و محکم و استوار و سلیم النفس قرار داد تا اینکه امر دین و دنیای مردم را بدرستی مدیریت و هدایت کند و پیش ببرد. بعد از پیغمبر اکرم هم ائمه معصومین علیهم السلام بودند. مأموریت الهی این است، خواست الهی این است. حالا در جریان حاکمیت امام و رسول خدا، در جریان سیاست امت یک اتفاق افتاده است، یک انحراف ایجاد شده است. اگر مسئله مسئلة شخصی بود بین پیغمبر اکرم و امیرالمؤمنین و آن چند نفر منافقینی که نمی خواهند قبول کنند، دیگر این دین ارزش نداشت. این طایفه با آن طایفه، این گروه با آن گروه دشمن هستند، تفکرات دوم خردادی ها که یادتان است که گفتند امام حسین و خانواده اش با بنی امیه دعوا داشتند و کربلا هم نتیجه دعوای این دو طرف است، بالاخره نه از اینها اثری مانده است و نه از آنها اثری مانده است، یک محبتی به امام حسین داشته باشید، دیگر این شور و غوغا و واویلا و اشک و... دیگر چیست! الان که یکنفر از همین ها دوباره مدّعی شده که اصلاً ما چیزی به نام اسلام نداریم، ما مسلمین داریم. می‏گویید که ما یک حقیقتی داریم که مسلمین باید از آن تبعیت کنند، نه اینها ملسمان هستند و هر چیزی که مسلمانان خواستند؛ مهم این است. بعد از 35 سال حمله به اصل اسلام خیلی است. طایفه های مختلفی هستند و یک عده هم مسلمان هستند و این مسلمانان هر جور که خواستند تصمیم بگیرند و زندگی کنند، تا حالا اینگونه زندگی کرده اند خب حالا می خواهند جور دیگر زندگی کنند، به کسی چه ربطی دارد! خیلی عجیب است، چه جرأت پیدا می‏‏کنند. باز آنها می گفتند که ما می خواهیم اسلام را اقامه کنیم و قرآن برای اقامه اسلام بس است، اینها آنقدر رشد کردند که می‏گویند اصلاً اسلام یعنی چه! اینکه آقا به مسئولین فرهنگی فرمودند که شوخی بردار نیست و جلوی اینها را باید بگیرید. مسئله شخصی نیست که بگوییم آقا شما می‏خواهید حکومت کنید، ما نمی‏گذاریم شما حکومت کنید بلکه ما خودمان می‏خواهیم حکومت کنیم؛ این می شود دعوای شخصی. دعوای شخصی ارزش این را ندارد که اولیاء خدا، ائمه هدی و انبیاء برایش مبارزه کنند و بجنگند. خب بگیرید حکومت کنید، مگر برای ما ارزش دارد. اگر ما مبارزه می‏کنیم نه برای اینکه ما می خواهیم به قدرت برسیم به هر دلیلی، یعنی به هر نوع توانمندی ای که داریم؛ نه ما می خواهیم اصل اسلام را حفظ کنیم، « مُسْتَحْفِظاً بَعْدَ مُسْتَحْفِظ[9] » اصل دین را می خواهیم حفظ کنیم. اینجا، اسلام شد مهم، حاکمیت اسلام شد مهم، حتی به اندازه خیلی بیشتر از جان یک امام، جان حضرت زهرا سلام الله علیها. آقا شما حکومت را می خواهید؟ حق شما نیست، حکم دین هم نیست ولی می زنید و می‏کشید و آتش می زنید که به این برسید، خب بفرمایید. یک وقتی کسی فکر نکند که ما دعوا سر حکومت و جایگاه مدیریت جامعه داریم، درست است که این اصل است؛ اما اصل تر از جایگاه امام، آن اسلامی است که برای اقامه امر آن اسلام امام نیاز است.

 

 

 

برگزیدگان و منتخبین اقامه اسلام

 

 

 

قرآن کریم می فرماید« وَ جاهِدُوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ هُوَ اجْتَباکُمْ وَ ما جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ[10] » . تفاسیر این را اگر شما نگاه کنید مستقیم با ائمه معصومین علیهم السلام خدا صحبت می کند. شما «فی الله» مجاهده کنید، برای خودتان مبارزه نکنید، خواسته خدا را در زمین اقامه کنید. امیرالمؤمنین، امام حسن، امام حسین، حضرت زهرا، پیغمبر اکرم، الان امام زمان، الان ولیّ فقیه؛ « وَ جاهِدُوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ »روایت های ذیل این آیه را مفسرین ما می آورند و می فرمایند که این در ارتباط با ائمه معصومین علیهم السلام است. «هو اجتباکم»، خدای متعال شما را برگزید برای همین مأموریت اساسی. « وَ ما جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ » خدا نمی خواست شما را در مشقّت و سختی و رنج و درد بیندازد و با منافقین و کفّار درگیرتان کند، « مِلَّةَ أَبیکُمْ إِبْراهیمَ هُوَ سَمَّاکُمُ الْمُسْلِمینَ مِنْ قَبْلُ[11] »، من نمی خواستم زندگی شما را برهم بریزم.

 

 

 

 

 

 

 

فلسفه وجود سختی و رنج در اقامه اسلام

 

 

 

آخر ما بچه هیئتی ها گاهی اوقات ممکن است شیطان بیاید در وجودمان و بگوییم که خدا این معامله ای بود که کردی، آخه امام حسین و امیرالمؤمنین و حضرت زهرا اینگونه باید زندگی کنند و به شهادت برسند! پیغمبر می فرماید:«مَا أُوذِیَ نَبِیٌّ مِثْلَ مَا أُوذِیتُ.[12]». خدا آخه اینها بهترین دوستان تو هستند، تو با بهترین دوستان خودت داری چنین می کنی! شنیدیم که می گویند هر که در این بزم مقرّب تر است جام بلا بیشترش می‏دهند، این را شنیدیم و فکر کردیم که می گوید خب تو رفیق من هستی پس بچش. نه عزیز من آن کسی که نزدیکتر است، مأموریت او سخت تر است به جهت اقامه این امر الهی دچار مشقّات بیشتری است، دیگر اینها را نمی بینیم و فقط بلای آخر و درد آخر را می بینیم و بعد حتی ممکن است بدبین به خدای متعال بشویم نعوذ بالله. قرار بود که اهل بیت ما را به خدا نزدیک کنند اصلاً باعث می شود نسبت به خدای متعال خدای نکرده سوء ظن پیدا کنیم و بدبین بشویم یا اصلاً همین باعث شود که ما سست شویم. خیلی ها که باعث سست شدنشان شد همین بود که نرفتند جبهه و جنگ، همین الان طرف کار نمی کند و می گوید من که می دانم برای دین باید سختی کشید ولی من نمی خواهم سختی بکشم، خدایا شرمنده ات هستم، من به همین دین دم دستی راضی هستم. سختی نمی کشد و خودش را به درد سر نمی اندازد.

 

 

 

 

 

 

 

ملت ایران؛ ترس از امریکا؛ ضرورت رابطه با امریکا؟!

 

 

 

همین حرفی که الان می زنند چه خبرتان است، شما چرا می خواهید با دنیا رابطه تان را قطع کنید و خودتان را می خواهید منزوی کنید. آقا فرمود: «چه کسی گفته است که ما می خواهیم منزوی بشویم، چه کسی گفته است که ما می خواهیم رابطه مان را با دنیا قطع کنیم» طرف خودت را بشناس. چند روز پیش یکی از نشریات حزب الهی مفصّل، انقلابی و جبهه ای یک مقاله مفصل راجع به استکبارستیزی داشت و گفتم خب الحمدلله بالاخره اینها وارد بحث استکبارستیزی شدند، آنقدر آقا فرمود و فرمود تا اینها از رو رفتند. بعد رسید سر بحث آمریکا، یک مقاله ای آنجا نوشته است که نباید از رابطه با آمریکا ترسید. چه کسی از رابطه با آمریکا ترسیده است؟ اصلاً چه کسی از خود آمریکا ترسیده است که حالا از رابطه اش بترسد بچه حزب الهی جاهل؟ همین مقام معظم رهبری فرمود که اصلاً یکی از مواضعی که باید در جامعه اسلامی گفتمان بشود عدم ترسیدن از آمریکاست. اینها دارند در جامعه القاء می کنند که وای آمریکا چه می کند و چه نمی کند. اصلاً چه کسی ترسید از آمریکا؟ ملت ما از آمریکا می‏ترسد؟ کجا ترسیده اند؟ در جنگ ترسیده اند؟ بعد از جنگ ترسیده اند؟ 22 بهمن ترسیده اند؟ 9 دی ترسیده اند؟ در فتنه ترسیده اند؟ در تحریم ترسیده اند؟ می گوید نترسیم برویم وارد رابطه بشویم و بعد در این رابطه منتها بدانیم که وقتی داریم رابطه برقرار می کنیم بدانیم که او شیطان بزرگ است. اصلاً چه کسی گفته است که بناست ما با آمریکا رابطه برقرار کنیم؟ اگر آمریکا جبهه باطل و کفر است باید با او جنگید، بله در مواضع خاص مقام معظم رهبری فرمود ما یک مذاکراتی می کنیم و آن را هم تازه فرمود من خوش بین نیستم. بعد در این مقاله می آورد و صریح می‏نویسد، حالا تمام حزب الهی ها در سراسر کشور باید این نشریه را بخوانند، مثلاً باید خط را از اینها بگیرند، بخشی از دم و تشکیلات هیئت های مذهبی با اینها هماهنگ است مثلاً. می گوید اگر امکان پیروزی فقط در رابطه برقرار کردن است ما در رابطه با آمریکا باید فلان کنیم. چه کسی گفته است که پیروزی ما در گرو مذاکره با آمریکاست؟ مقام معظم رهبری در موضوع خاص، آن هم هسته ای فرمود که نتیجه ندارد من قبلاً هم گفتم هم به دولت گذشته و هم به این دولت، بعد تو می گویی اصل رابطه ما را به پیروزی می رساند! این اصل را از کجا آورده‏ای؟ میگوید ما نترسیم، چه کسی از آمریکا ترسیده است که حالا از رابطه اش بترسد؟

 

 

 

 

 

 

 

ائمه علیهم السلام؛ الگوی صدق و وفاء

 

 

 

ماها می خواهیم مثل حضرت زهرا پایداری کنیم در مواجهه با جبهه باطل. خب می خواهیم الگو بگیریم اول از همه باید برگردیم سراغ پیغمبر اکرم و امیرالمؤمنین و ولایت چون وقتی الگو می خواهیم بگیریم باید از خودشان الگو بگیریم، خداوند فرمود:« کُونُوا مَعَ الصَّادِقینَ[13] »  اولین کسی که صدق دارد خود ائمه هستند، اولین کسی که صدق دارد خود صدیقه کبری است، « السَّلَامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَةُ الشَّهِیدَة[14] »  برای این ما داریم الان موقعیت ائمه را بررسی می کنیم در مبارزه.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فلسفه جهاد و مبارزه در راه اقامه اسلام

 

 

 

قصه شخصی نیست، گرچه شخص ائمه علیهم السلام برای ما عزیزترین و محبوب ترین و همه چیز هستند اما ماجرا خیلی پیچیده تر است، جهاد فی سبیل الله، مبارزه فرهنگی و سیاسی و جنگ نرم خیلی مهم تر است. می فرماید « وَ جاهِدُوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهادِه[15] »، علی فاطمه من، حسنم حسینم بروید مبارزه کنید، آن هم حق جهاد یعنی آنچه که شایسته خدای متعال است در مسیر اقامه امر خدای متعال مبارزه کنید. « وَ ما جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَج[16] » ، تو رو به خدا این آیه را دقت کنید، این خیلی آیه مهمی است. این حکم حکمِ قطعی خداست، من دارم خود آیه قرآن و روایات در تفسیر این آیه را عرض می کنم، هیچ چیزی از این برای من نیست، هیچ چیزی از این اصلاً برداشت و تحلیل نیست، مُرّ یک حقیقت است. ما این را در ارتباط با کربلا و امام زمان که پس فردا آقا می خواهد بیاید بجنگد بفهمیم، فلسفه جنگ امام زمان چیست؟ فلسفه جنگ امام زمان مبارزه با ظلم نیست، مبارزه با ظلم وسیله امام عصر است ولی فلسفه و حقیقتش چیز دیگری است. مبارزه با ظلم می کند برای یک انگیزه بالاتری، این در ارتباط با همه ائمه صادق است. ماها هم که می خواهیم مبارزه کنیم باید با این انگیزه مبارزه کنیم نه با انگیزه شخصی. « وَ ما جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَج » من نمی خواستم به خاطر این دستور شما را به سختی بیندازم، بعضی ها فکر می کنند خب خدا می خواهد آدم را یک جورهایی بپیچاند، نه این حرفها نیست. بله شما به سختی و مشقّت می افتید، فاطمه اطهر به شهادت می رسد، امیرالمؤمنین و امام حسن و امام حسین به شهادت می رسند اما من برای به سختی انداختن شما این مأموریت را ندادم. « مِلَّةَ أَبیکُمْ إِبْراهیمَ هُوَ سَمَّاکُمُ الْمُسْلِمینَ مِنْ قَبْلُ[17] » ، شما فرزندان ابراهیم علیه السلام هستید. -چقدر اینها هم خوانی دارد با این بحث اخیر آقا، هی ما گره می خوریم به بحث خبرگان که دوباره آن آیه شریفه اسوه گرفتن از حضرت ابراهیم را آقا اشاره کردند که این هم باید گفتمان بشود در جامعه اسلامی- می فرماید شما فرزندان ابراهیم علیه‏السلام هستید، او شما را مسلمان نامیده است. آنچه که باعث شده است شما مجاهده کنید و مبارزه کنید و در این مسیر سختی و رنج بکشید اسلام است، اقامه امر توحیدی خدای متعال است. برای ما اگر با این تفکر پیش برویم وحدت براحتی جا می افتد. می گوید آقا بحث حفظ اسلام است دیگر، امیرالمؤمنین سکوت می کرد فاطمه اطهر کشته شد، می گوییم خب آخر یک امر مهمتری مثل حفظ اسلام بود، راحت توجیه می شود. « هُوَ سَمَّاکُمُ الْمُسْلِمینَ مِنْ قَبْلُ وَ فی‏ هذا لِیَکُونَ الرَّسُولُ شَهیداً عَلَیْکُم[18] » ، می فرماید علی حسنم حسینم مهدی ام فاطمه ام، برای چه گفتم شماها به پیغمبر اکرم نگاه کنید؟ من پیغمبر را شاهد شما برای همین امر قرار دادم، نگاه کنید به زندگی رسول الله، تمام عمر و وجودش را هزینه کرد تا اسلام را اقامه کند. شما سختی بیشتر کشیدید یا رسول الله؟ حضرت زهرا سلام الله علیها در برابر مصائب و مشقّت هایی که پیغمبر اکرم کشیدند برای اصلاً اقامه این دین و بعد حفظ این دین و بعد تشکیل حکومت اسلامی، اصلاً یک لحظه که نگاه می کند دیگر در و دیوار و هیچ چیز دیگر را نمی بیند. می فرماید برای همین قصه، برای این اسلام، برای اقامه امر حق، برای اینکه کار خدا درست و مستقر بشود گفتم شما نگاه کنید به پیغمبر اکرم و الگوی شما رسول الله باشد. آقا این را خدا هم که به ما گفته است؟ بله فرموده است « لَقَدْ کانَ لَکُمْ فی‏ رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَة[19]»، منتها الان بحث بحثِ ائمه است. دارم این را عرض می کنم برای اینکه بدانیم اگر به ما می گویند الگوی شما رسول الله باشد نه چون پیغمبر اکرم پیغمبر ماست و ما هم باید علی القاعده الگو بگیریم. نه عزیزم اینگونه نیست برای اینکه هیچ کسی مثل رسول خدا حقیقت اسلام را درنیافت، حق گردن این دین مبین ندارد، حاکمیت این دین را هیچ کسی به اندازه رسول الله در راهش زجر و شکنجه نچشیده است ما الان برای اسلام تاحالا یک کشیده هم نخورده ایم ولی پیغمبر اکرم آواره شد، هزاران زخم برداشت، داغ ها دید، گرسنگی کشید و غربت چشید و حرف شنید و همه عزیزانش را هم فدا کرد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مهمترین موضوع در الگوگرفتن از ائمه علیهم السلام

 

 

 

«هُوَ سَمَّاکُمُ الْمُسْلِمینَ مِنْ قَبْلُ وَ فی‏ هذا لِیَکُونَ الرَّسُولُ شَهیداً عَلَیْکُمْ وَ تَکُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاس[20]» اصلاً برای اینکه شما اقامه امر دین کنید و اسلام را حفظ کنید گفتیم علی، حسین، فاطمه، حسن، مهدی، کاظم، جواد، هادی، رضا، شما الگو و شاهد و گواه بر همه خلایق دیگر هستید و شیعیان باید به شما نگاه کنند، مسلمین باید به شما نگاه کنند. اصلاً الگو گرفتن از حضرت زهرا سلام الله علیها طبق این آیه کریمه اصلی‏ترین میدانش حفظ اسلام است. اصلی ترین جایی که ما باید از صدیقه کبری الگو بگیریم حفظ دین است. بعد حجاب و عفاف و اخلاق و عبادت و علم و... است. اصلی‏ترین جا اینجاست، « لِیَکُونَ الرَّسُولُ شَهیداً عَلَیْکُمْ وَ تَکُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاس[21] » به خاطر این حفظ دین، به خاطر مجاهده فی الله، به خاطر اقامه امر خدا پیغمبر الگوی شماست، پیغمبر شاهد و گواه شماست و شما شاهد و گواه مردم هستید « فَأَقیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ[22] » خب حالا اقامه صلاه کنید و بیایید اقامه امر ولایت کنید.

 

 

 

 

 

 

 

اخلاص؛ مهمترین عامل در به ثمر نشستن مبارزه و جهاد

 

 

 

حالا بیایید برای اقامه امر ولایت مبارزه کنید، مثل پیغمبر که برای اقامه ولایت، ولایتِ خودش و ولایت شما مبارزه کرد. آنچه که به شما داده ام پرداخت کنید، علم به شما دادم، تقوا  و پاکی و طهارت دادم، از او استفاده کنید در یک مبارزه.«وَ اعْتَصِمُوا بِاللَّهِ[23]» در این مبارزه هم فقط به خدا چنگ بزنید و به هیچ کس امید نبندید. یک وقتی دلش خوش مردم نباشید، اصلاً امیرالمؤمنین و حضرت زهرا روی مردم حساب نکردند. حضرت زهرا سلام الله علیها چرا در مبارزه کم نیاورد؟ چون اصلاً روی مردم حساب نکرد. چرا آنقدر خانه مهاجر و انصار رفت و آمد کرد تا در نهایت شهید شد؟ آنقدر زجر کشید تا به شهادت رسید؟ چون اصلاً از روز اول روی مردم حساب نکرد، ابلاغ و درخواست کرد، اشک ریخت و زجّه زد، از همه سرمایه های وجودی اش استفاده کرد اما اینکه امیدی داشته باشد که اینها اجابت کنند نه خیر. او که حضرت زهرا بود، بابا الان حضرت امام روح الله، این همه به امام لبیک گفتند و انقلابش پیروز شد برگشت به مردم گفت اگر این همه که دارند می گویند زنده باد روح الله یک روزی بگویند مرگ بر روح الله من کارم را انجام می دهم، روی مردم حساب باز نکرد. می فرماید اهل بیت من، ائمه من اعتصموا بالله. آقا واعتصموا بحبل الله هم برای ماست. اعتصموا بالله، برای ائمه معصومین علیهم السلام است، اعتصام ما به اهل بیت این مأموریت ماست. شما فقط نگاهت به منِ خدا باشد، علی فاطمه جان حسنم و حسینم فقط به من چنگ بزن، « هُوَ مَوْلاکُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلى‏ وَ نِعْمَ النَّصیرُ[24].» ولیّ شما و مولای شما منِ خدا هستم. من هم شما را رهبری و هدایت می کنم، هم اداره می کنم و هم بهترین کسی هستم که امرش شما را مدیریت می کنم و هم بهترین کسی هستم که شما را کمک می کنم تا بتوانید این بار را به منزل برسانید. می گوید آقا نصرت خدا پس چه شد که حضرت زهرا را به شهادت رساندند و تمام شد؟ ببین حضرت زهرا می خواست اسلام را حفظ کند، خب حالا خدا حضرت زهرا را کمک کرد یا نکرد؟ با کشته شدن حضرت زهرا می توانست همه چیز تمام شود چرا تمام نشد؟ چه کسی به حنجره فاطمه اطهر پژواکی داد که در طول قرون تا قیامِ قیامت این حق را پیش ببرد و راه را نشان بدهد جز خدا؟! چه کسی تأثیر قرار داد در آه و اشک و ناله و عنابه صدیقه اطهر سلام الله علیها؟ خدا.

 

 

 

 

 

 

 

اسلام، بناء؛ ولایت، ستون خیمه

 

 

 

آقا شما فاطمیه امسال یک جورهایی صحبت می کنید که عزای حضرت زهرا برای ما مثلاً تعدیل می شود و مصیبت کم می شود. نه ما الان داریم اصل انگیزه حضرت زهرا را از دید مبارزه بررسی می کنیم. چرا شما اصل انگیزه فاطمه اطهر را در مبارزه بررسی می کنید؟ به خاطر اینکه بناست حضرت زهرا الگوی ما بشود. ما باید ریشه ای بفهمیم که فاطمه اطهر برای چه به میدان رفت. بله ظاهر امر معلوم است که برای دفاع از امیرالمؤمنین، خب دفاع از امیرالمؤمنین برای چه؟ دفاع از امیرالمؤمنین به خاطر امیرالمؤمنین یا دفاع از امیرالمؤمنین به خاطر اقامه امر خدا و حفظ اصل اسلام چون ولایت «اُسّ الاسلام النامی و فرعه السامی» است. اصلاً دفاع می کنم از علی چون ساقه و برگ و ریشه و میوه اسلام ولایت است. ثمره این بحث برای ما چیست؟ آقا اگر به این بحث یک کمی عنایت کنی آن وقت برای ما در زندگی جزو این مهماتی که الان دور و بر ماست، الان چه امری برای شما از همه چیز مهمتر است؟ آن وقت یکی از این مهمات که بلکه برتر از همه اهم و مهمات تو شناخت این دین و حفظ این دین اسلام باشد. آن وقت اگر مقصد شما شد مقصد حضرت زهرای اطهر سلام الله علیها به راحتی در رکاب زهرای اطهر سلام الله علیها گام به گام الگو میگیری و پیش می‏روی می‏گوید من به خاطر حضرت زهرا می‏خواهم بروم بجنگم؛ خب اشتباه می‏کنی. خود حضرت زهرا به خاطر انگیزه ای بالاتر جنگید و همه ما را به او دعوت می کند. آقا حضرت زهرا از ولایت و امامت دم زد، بله اتفاقاً به همین خاطر امامت اصل اسلام است  «إِنَّ الْإِمَامَةَ أُسُّ الْإِسْلَامِ النَّامِی وَ فَرْعُهُ السَّامِی[25]»‏. امام باقر علیه السلام فرمود «بُنِیَ الْإِسْلَامُ عَلَى سَبْعِ دَعَائِم[26]» اسلام هفت تا ستون دارد، «‏الْوَلَایَةِ وَ هِیَ أَفْضَلُهَا وَ بِهَا وَ بِالْوَلِیِّ یُوصَلُ إِلَى مَعْرِفَتِهَا[27] » اولین از آن ولایت است، ببینید خودِ ولایت شد پایه برتر و اصلی اسلام. شما برای چه ستون می‏گذارید؟ تا اینکه یک بنایی را رویش قرار بدهی. درست است بنا اساسی ترین رکنش ستونش است منتها همین حرف اتفاقاً حرف خوبی است، بنا اصلی ترین رکن و ستونش است. ما برای چه ستون می‏سازیم؟ ما در برّ بیابان می‏رویم ستون بسازیم و بگذاریم برویم؟ ولایت را به خاطر ولایت کسی دنبالش نمی‏رود، به خاطر ساخت این بنای عظیم اسلام باید ولایت را اقامه کرد. شما بواسطه امامت می توانی معرفت به این اسلام پیدا کنی. «وَ الطَّهَارَةِ وَ الصَّلَاةِ وَ الزَّکَاةِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ وَ الْجِهَادِ[28]» باز اصل می شود این اسلام منتها در بین پایه های این اسلام ولایت اصلی ترین است. ببینید امام حسین علیه السلام الان برای ما بچه هیئتی ها خیلی مهم است، امام زمان برای ما خیلی مهم است الان، حضرت زهرا هم مهم است. خودِ اسلام چه؟ جایگاه اسلام کجاست؟ اگر الان یک نفر آمده بود و گفته بود که اصلاً امام حسینی وجود ندارد، جامعه چه می شد؟ تا اینکه الان یک نفر می آید و می گوید که اسلام اصلاً وجود ندارد. اینها چیزهایی است که در آورده اند. یزید علیه العنته گفت«لَعِبَتْ هَاشِمُ بِالْمُلْکِ فَلَا خَبَرٌ جَاءَ وَ لَا وَحْیٌ نَزَل‏[29]» اسلامی خبر نیست، دعوای بین بنی هاشم و بنی امیه است، همین حرفی که اصلاح طلب‏ها و دوم خردادی‏ها در سالهای دوم خرداد زدند همین حرف یزید بود. امام حسین خونش را ریخت روی زمین که بگوید اسلام وجود دارد. نه اسلام وجود دارد بلکه برای این اسلام حسین باید جان بدهد و قربانی بشود. شما که دنبال مقام نبودید حضرت زهرا، خود امیرالمؤمنین می گوید که من حکومت نمی خواهم، چرا شما می روید جلوی تازیانه و بی آبرویی مردم و... برای چه؟ خطبه حضرت زهرا را بخوان، «أَ فَمَنْ یَهْدی إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ یُتَّبَعَ أَمَّنْ لا یَهِدِّی إِلاَّ أَنْ یُهْدى[30] » اگر دنبال علی می روم چون علی هدایت شده از طرف حق است برای آن مأموریت اساسیِ اقامه دین. اینها نمی توانند ولی علی می تواند آن کار اساسی را انجام بدهد. آن کار اساسی چیست؟ آن هدایت اساسی، آن اقامه امر دین، آن اسلام است.

 

 

 

 

 

 

 

حسین بدون اسلام به چکار می آید؟!

 

 

 

یعنی شما در شعار فاطمه اطهر در خطبه ها اسلام را می‏بینید که دارد برجسته می شود به وسیله ولایت و بوسیله امیرالمؤمنین علیه السلام. ما امروز به این نیاز داریم، نه امروز بلکه از صدر اسلام هم همین بوده است. به درک این حقیقت نیاز داریم، به مجاهده برای این حقیقت نیاز داریم. آن وقت ما برای مجاهده باید نگاه کنیم ببینیم حضرت زهرا، امیرالمؤمنین و دیگر ائمه برای حفظ این اسلام چگونه جنگیدند ما هم همان گونه بجنگیم. چقدر راحت توانستند در جامعه ما بگویند که آقا هیئت چه کاری به سیاست دارد؟ توانستند جا بیندازند و خیلی از هیئت ها هستند که الان ورود پیدا نمی کنند به مسائل روز. مسائل روز مگر چیست؟ آمریکا می گوید اسلام نه، صهوینیست می گوید اسلام و مسلمانی نه. آن شیعه و سنی کاری ندارد، می گوید حاکمیت اسلامی نه. الان هیئت ها و حوزه های علمیه ما را دارند می برند به سمتی که بگویند ما به مسائل روز کاری نداریم. یعنی ما در قبال مبارزه با اسلام بی تفاوت هستیم، حالا تو خودت را بکش برای امام حسین، چه ارزشی دارد دیگر. درد امروز جامعه ماست، آن کسی که حوزه و هیئت های مذهبی را سکولار می کند، آن کسی که خیلی از بچه های انقلابی دوره قبل را الان سست می‏کند، دقیقاً می داند که دارد چه کار می کند. بعضی منبرهای می گویند خدایا همه را حفظ کن، کوچک و بزرگ را می گوید علما و فقها و مراجع و رهبر انقلاب را حفظ بفرما. همان گوشه ها می اندازد و قایم می کند، جایگاه اینها یکی است؟ الان در خانواده های مذهبی سخت است آدم جا بیندازد که بابا ما به عنوان یک خانواده برای حفظ اسلام باید چه کارهایی انجام دهیم. خانواده بالاخره یک عنصر است برای حفظ دین، برای حفظ حاکمیت اسلامی چه قدمی بردارد؟ من معرفی می کنم که خانواده حضرت زهرا برای حفظ اسلام چه کارهایی انجام داد. این از آن بحثهایی است که آدم وقتی می‏شنود فکر می کند که خیلی بدیهی است ولی الان بزرگترین مشکل را درست کرده است در جامعه ما. نه فقط جامعه بلکه جهان اسلام، الان در بعضی از کشورهای دیگر همین مشکلات و مسائل دارد ایجاد می شود. کار اصلی شده است، خواستگاه اسلامی آمده است و بیداری اسلامی را شکل داده است و جلو آمده، به یک موفقیت هایی رسیده است ناگهان دچار یک عوارض داخلی می شود که همین عوارض الان در داخل مردم ما قصه اش وجود دارد. ما باید عوارضمان را برطرف کنیم، اگر قرار است شما الگو بشویم برای عالم باید اصلاح صورت بگیرد. فقط که در نانو فناوری و سلول های بنیادی و... نیست که باید الگو بشویم، آنها که معلوم است باید الگو بشویم چون بقیه ببینند و بگویند که باریک الله پس می شود با حکومت اسلامی هم آدم به رشد برسد. پیغمبر اکرم فاطمه اطهرش را تربیت کرد برای یک چنین روزی، من به تو کوثر عطا کردم. بعد پیغمبر اکرم کوثرش را کجا هزینه کرد. حضرت زهرا کجا آمد و وارد میدان شد.              

 

 

 

 

[1] سوره محمد ، آیه 33

[2] اعلام الدین ، ص 359

4 سوره محمد ، آیه 33

5. سوره محمد ، آیه 33

6. سوره محمد ، آیه 34

[5] سوره محمد ، آیه 26

[6] سوره محمد ، آیه 24

[7][7] سوره محمد ، آیه 25 و 26

[8]  کافی ، ج1، ص 266

[9] مزار کبیر  ابن مشهدی ، ص 575

[10] سوره حج ، آیه 78

[11] همان

[12] مناقب آل ابی طالب ، ج3، ص247

[13] سوره توبه ، آیه 119

[14] تهذیب الاحکام ، ج6، ص 10

[15] سوره حج ، آیه 78

[16] همان

[17] همان

[18] همان

[19] سوره احزاب ، آیه 21

[20] سوره حج ، آیه 78

[21] همان

[22] همان

[23] همان

[24] همان

[25] کافی ، ج1، ص 200

[26] دعائم الاسلام ، ج1، ص 2

[27] همان

[28] همان

[29] الاحتجاج ، ج2، ص 307

[30] سوره یونس ، آیه 35 / معانی الاخبار ، ص 355

 

 

 

نام

پست الکترونیک

* کد امنیتی

تصویر کد امنیتی

* نظر

تخریب قبور ائمه علیهم السلام در بقیع
با سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین
حاج احمد پـنــاهـیــان
زمان:
جمعه ۳۱ فروردین ماه از ساعت ۲۰
(قرائت قرآن، احکام، سخنرانی، عزاداری)
مکان:
مقتل الشهداء‌ فاطمیه
کلیه حقوق برای پایگاه اطلاع رسانی هیئت محبین اهل بیت علیهم السلام محفوظ است