نابودی باطل توسط اهل حق، بنای خلقت

در ایام میلاد حضرت ولیعصر(عج) جلسه هفتگی هیئت محبین اهلبیت(ع) قم جمعه ۶ اردیبهشت ۹۸ با سخنرانی حجت الاسلام احمد پناهیان در مقتل الشهدای فاطمیه(س) برگزار شد.

نابودی باطل توسط اهل حق، بنای خلقت

وَ مَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُونَ(مائده ۵۶). «یملأاللَّه به‌الارض قسطا و عدلا کما ملئت ظلما و جورا». وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا(اسراء ۸۱). وَ نُريدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَي الَّذينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثينَ(قصص ۵).

امیرالمومنین(ع) در کنار مضجع شریف پیغمبر(ص) خدمت ایشان عرضه داشتند: إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي(اعراف ۱۵۰). علی(ع) ضعیف نبود، مردم او را به ضعف کشاندند و اجازه ندادند امر ایشان در جامعه محقق شود. وَ إِنْ يُريدُوا أَنْ يَخْدَعُوکَ فَإِنَّ حَسْبَکَ اللَّهُ هُوَ الَّذي أَيَّدَکَ بِنَصْرِهِ وَ بِالْمُؤْمِنينَ(انفال ۶۲). خداوند با نصرت خودش و همراهی مومنین رسولش را نصرت کرد. حضرت ولیعصر(عج) هم مثل پیغمبر(ص) با نصرت خدا و یارانشان حق را در جهان خواهند گستراند.

وَ ما خَلَقْنَا السَّماءَ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما لاعِبينَ لَوْ أَرَدْنا أَنْ نَتَّخِذَ لَهْواً لاَتَّخَذْناهُ مِنْ لَدُنَّا إِنْ کُنَّا فاعِلينَ بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَي الْباطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذا هُوَ زاهِقٌ وَ لَکُمُ الْوَيْلُ مِمَّا تَصِفُونَ(انبیاء ۱۶-۱۸). نابودی قوای باطل توسط قوای حق، بنای خلقت است. یک مسئله شخصی نیست. خداوند در این آیات میفرماید اگر بنا بود باطل برای همیشه جولان بدهد، خلقت دنیا امری عبث و بیهوده بود. من اگر میخواهستم هستی را بیهوده بیافرینم، میتوانستم این کار را بکنم. «فَيَدْمَغُهُ فَإِذا هُوَ زاهِقٌـ» اما من هستی را آفریدم تا بوسیله حق باطل را سرکوب و نابود کنم.

نابودی باطل بوسیله قوای حق اساس خلقت است. بناست این اراده خدا را ولی عصر(عج) تحقق ببخشند. این مدل انتظار با مدل انتظار عامیانه بین مردم خیلی متفاوت است. ماموریت امام عصر(عج)، اراده خدا از خلقت آسمانها و زمین است. اگر این مفهوم بین ما تبدیل به گفتمان شود، چقدر به اهل حق انرژی و حیات خواهد بخشید و انگیزه ساز است.

هدف اصلی بیانیه گام دوم انقلاب

رهبرانقلاب فرمودند انقلاب کاری کرد که نوجوانان ما کاری جوانانه کردند. دو روز پیش رهبرانقلاب اشاره مهمی کردند و گفتند «هدف از بیان گام دوم این بود که باید با همان انگیزه و همت بلندی که کشور را از زیر لگد مستکبران خارج کرد به حرکت پرشور برای رسیدن به قله‌های بلند پیشرفت و عزت ادامه داد.» خیلی از کسانیکه حتی روی بیانیه کار میکنند، هنوز هدف صدور این بیانیه را درنیافته اند. نوجوانها و جوانهای اول انقلاب به موضوع امام زمان(عج) و موضوع حکومت خدا در عالم بصورت جدی می پرداختند. نیمه شعبان های آن زمان خیلی رونق داشت.

حضرت امام(ره) کلیات آرمانهای انقلاب را بیان میکردند و کمتر وارد جزییات میشدند. اما رهبرانقلاب در طول این سالها وارد خیلی از جزییات شده اند، و موارد و موضوعات را برای مردم شرح داده اند. هنوز هم همان انگیزه و شوری که حضرت امام(ره) اول انقلاب داشتند،‌ ایشان با همان میزان انگیزه و شور دارند ادامه میدهند و انقلاب و جهان اسلام را مدیریت میکنند.

دعای ندبه های دوران انقلاب چقدر پرشور بود. مردم با خدا کار داشتند. میخواستند انقلاب کنند که امام زمان(عج) را بیاورند،‌ و برای تحقق این امر به راز و نیاز برای خدا نیاز داشتند. منتهی یک مسئله ای که وجود داشت این بود که مردم بیشتر به رابطه شخصی با خدا و امام زمان(عج) توجه میکردند. لذا جوانان که پا به سن گذاشتند، شور و هیجانشان کم شد. نسل جدید هم که مثل نسل انقلاب تربیت نشده بود که ارتباط عمیق با خدا و امام زمان(عج) و این مجالس داشته باشد.

رزمندگان برای جنگیدن و مبارزه با دشمن در اوج معنویت، به جلسات هیئت و روضه خیلی احتیاج داشتند. اگر ما می بینیم برای هیئت رفتن و تقویت معنویت انگیزه بالایی نداریم، بخاطر این است که خود را در میدان مبارزه نمی بینیم، و احتیاجی به این معنویت نمی بینیم.

نیاز مبرم ما به مناجات

در بیانیه گام دوم انقلاب،‌ موضوعات مطرح شده جدید نیستند، از اول انقلاب بوده اند. «جهاد علمی و پژوهشی، جهاد معنویت و اخلاق و...». ما حزب اللهی ها خیلی اوقات باید یکدیگر را تحمل کنیم. ما معضل اخلاقی داریم. نمیتوانیم نسبت به هم گذشت و تواضع داشته باشیم. ما حق نداریم یک مومن دیگر را دوست نداشته باشیم،‌ و الا مومن نیستیم: إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ(حجرات ۱۰). رابطه مومنین با یکدیگر اخوت عمیق است. این موضوع در جبهه ها بخوبی دیده میشد. اگر بخواهیم معضلات اخلاقی در جامعه ما حل شود،‌ نیاز به کار زیاد و جهاد داریم.

خیلی اوقات ما درگیر مسائل خانوادگی هستیم، چون مسئله بالاتری در زندگی نداریم. اگر هم درگیر مسائل خانوادگی نشویم، درگیر خیلی مسائل بدتر ممکن است بشویم. اگر سطح همت و نگاهمان را بالا ببریم، این مشکل را هم خدا برای ما حل میکند. پیغمبراکرم(ص) سالها با همسری ناهماهنگ بسر برد، اما این امر هیچ از انگیزه و جهاد ایشان در امر دین و جهاد و مبارزه نکاست.

برای حل مشکلات اخلاقی و رذایل درونی مان باید جهاد و مبارزه کنیم. می شود تغییر کرد، و باید تغییر کنیم. اگر در گام دوم انقلاب هیئات مذهبی نخواهند پرچم معنویت را بدست گیرند، چه کسانی باید این کار را انجام دهند؟

گاهی ما حزب اللهی ها در مناجات با خدا تذلل و خشوع نداریم. در برابر خدا هم نمی شکنیم. فکرمیکنیم به تضرع و استغفار در خانه خدا بی نیازیم. إِنَّ الْإِنْسانَ لَيَطْغی أَنْ رَآهُ اسْتَغْني‏(علق ۶و۷). انسان به محض احساس بی نیازی طغیان میکند. چرا مقابل خدا احساس بی نیازی می کنیم؟ امیرالمومنین(ع) شب ها تا صبح در خانه خدا ناله می زد، تا اینکه مثل چوب خشکی می شد و از هوش میرفت. علی(ع) در همه جوانب زندگی خودش را وابسته به خدا می دید. بعضی از ما فکر میکنم خودمان از پس خودمان و حوائج و مسائلمان بر می آییم.